در طول سالها، گوگل تلاش واضحی برای خودکارسازی بیشتر پلتفرم تبلیغاتی خود انجام داده است. دلایل متعددی برای این امر وجود دارد، از افزایش رقابت از طریق پلتفرم های جایگزین تا مزیت کمتر آشکار افزایش هزینه های تبلیغ کنندگان بدون اطلاع آنها.
با این حال، این تمام ماجرا نیست، زیرا بسیاری از ویژگیهای خودکاری که گوگل در این بازه زمانی منتشر کرد، تجربه کلی تبلیغکنندگان را بهبود بخشید.
نگاه من به گوگل و فشار آن برای ویژگیهای تبلیغات خودکار این است که ارزش زیادی وجود دارد که میتوان به دست آورد. با این حال، شما باید بدانید که کجا را انتخاب کنید.
بنابراین در این پست، به بررسی ویژگیهایی میپردازم که فکر میکنم ارزش استفاده از آنها را دارند، کدامها را باید با کمی نمک استفاده کنید، و باید به طور کامل از آنها دوری کنید.
مناقصه خودکار
ماهها پیش، مناقصه در گوگل ادز کاملاً دستی بود و همه از فرصت استفاده میکردند تا «بهترین» استراتژیها را برای برنده شدن در مزایدهها، دریافت نتایج با کیفیت بالا و «هک کردن» سیستم به نفع خود استفاده کنند.
چه زمانی از آن استفاده کنید
استراتژیهای مناقصه خودکار Google Ads در طول سالها ثابت کردهاند که برای من کاملاً مؤثر هستند و بسته به هدف از آنها استفاده میکنم. من معمولا هدف را به تولید سرنخ، فروش مستقیم، دیده شدن یا ترافیک وب سایت دسته بندی می کنم:
- تولید سرب: وقتی نوبت به تولید سرنخ برای هر کمپینی میرسد، بهتر است از یک استراتژی مناقصه متمرکز بر تبدیل استفاده کنید. با این حال، چند استثنا در این مورد وجود دارد، و بیشتر آنها به کلمات کلیدی بسیار خاص در عمودی های بسیار رقابتی مربوط می شوند (در این مورد کمی بیشتر).
- فروش مستقیم: اگر کسبوکاری هستید که عمل تبدیل آن مستقیماً به مبلغ دلاری مرتبط است، یا حداقل ارزش دلاری با آن مرتبط است، میخواهم با حداکثر ارزش تبدیل شروع کنم، اجازه دهید کمپین برای مدتی اجرا شود و سپس که بسته به هدف کلمه کلیدی و ساختار گروه تبلیغات، به ROAS هدف تغییر دهید. از آنجا، میتوانید کمپینهای خود را تا جایی تنظیم کنید که Google Ads یک پلتفرم بازاریابی سودآور برای کسب و کار شما باشد.
- دیده شدن/تشخیص برند: اگر هدف اصلی شما این است که در صفحه نتایج جستجو دیده شوید، یا مرتباً برای عبارات خاص در بالای صفحه قرار بگیرید، احتمالاً بهترین شرط شما سهم تأثیرگذاری هدف است. در برخی موارد، حداکثر کلیک یا CPC دستی جایگزین مناسبی خواهد بود.
- راهنمایی ترافیک وب سایت/SEO: اگر نگران افزایش ترافیک به وبسایت خود هستید یا میخواهید در صفحه نتایج جستجو برای عباراتی که در حال حاضر به آنها رتبهبندی نشدهاید نشان داده شوید، بهترین گزینه این است که بر اساس شرایط و شرایط، کلیکها را به حداکثر برسانید یا سهم تأثیر را هدف قرار دهید. رقابت درگیر
قبل از استفاده از استراتژیهای پیشنهاد خودکار گوگل، استراتژی کلی خود را در نظر بگیرید، و به خاطر داشته باشید که یک منحنی یادگیری برای جمعآوری دادهها وجود دارد، به خصوص زمانی که استراتژیهای پیشنهاد قیمت را تغییر میدهید.
چه زمانی از آن استفاده نکنید
هنوز هم میتوانید به صورت دستی در Google Ads پیشنهاد بدهید، اما من به شما توصیه میکنم این کار را فقط در شرایط خاص انجام دهید.
به عنوان مثال، من مشتری داشتم که کلمه کلیدی “SOC 2” را هدف قرار می داد. این عبارت بسیار رقابتی است و کسبوکارها نه تنها میخواهند برای این کلمه کلیدی تبدیل به مشتری شوند، بلکه میخواهند برندشان به طور مداوم در نتایج جستجو برای آن قابل مشاهده باشد.
در این مورد که ترکیبی از اهداف وجود دارد، ما انتخاب کردیم از پیشنهاد قیمت CPC دستی استفاده کنیم و در نهایت به سهم تأثیر هدف برای عباراتی مانند نمایه تغییر دادیم. حجم تبدیل هنوز وجود داشت، حتی اگر برای تبدیل بهینه نشده بود.
ایجاد تبلیغات خودکار
خلاقیت هوشمند جنبه ای از تبلیغات گوگل است که سعی می کند خود تبلیغات را خودکار کند. این ویژگی ها کمی مشکل هستند به این معنا که من استفاده از آنها را تا حدی توصیه می کنم، اما نه به طور کامل.
چه زمانی از آن استفاده کنید
تبلیغات جستجوی واکنشگرا: با RSA، شما توانایی ایجاد تبلیغات جستجوی متنی با عناوین و توضیحات مختلف را دارید که گوگل آنها را در حراج ترکیب و مطابقت می دهد تا “بهترین” ترکیب را برای هدف مورد نظر شما تعیین کند.
RSA ها فوق العاده هستند، اما من به شما توصیه می کنم تلاش کنید تا خودتان بهترین، مرتبط ترین سرفصل های ممکن را بنویسید و اجازه دهید اتوماسیون (در ارتباط با استراتژی پیشنهادی شما) بقیه کارها را انجام دهد. من توصیه نمیکنم به Google اجازه دهید آنها را برای شما تولید کند، زیرا این گزینه در برگه توصیهها است.
تبلیغات نمایشی واکنشگرا: تبلیغات نمایشی می تواند برای بسیاری از تبلیغ کنندگان دشوار باشد، عمدتاً به این دلیل که بسیاری از آنها مهارت های طراحی یا منابع مورد نیاز برای ایجاد آنها را ندارند. تبلیغات نمایشی واکنشگرا توسط Google با استفاده از داراییهایی که شما ارائه میدهید تولید میشود و بهطور خودکار تنظیم میشود تا با مکانهای موجود در Google Display Network سازگار شود. آنها بیشتر شبیه یک تبلیغ فیس بوک هستند تا یک تبلیغ نمایشی ثابت سنتی. مانند RSA، من پیشنهاد می کنم از دارایی های پایه استفاده کنید که با کیفیت بالا و مرتبط با مخاطبان شما هستند.
را
چه زمانی از آن استفاده نکنید
جدا از اینکه به گوگل اجازه میدهید عناوین و توضیحاتی را برای شما توصیه کند، در اینجا موارد دیگری وجود دارد که نباید از اتوماسیون استفاده کنید.
کمپین های هوشمند: کمپینهای هوشمند اساساً همان چیزی است که AdWords Express به آن تبدیل شده است – ایده این است که همه چیز را خودکار و ساده کنید تا کاربران مبتدی بتوانند بدون نگرانی در مورد همه اجزای پیچیده، وارد کمپینها شده و کمپینها را اجرا کنند.
وقتی در مورد حداکثر اثربخشی صحبت میکنم، جزئیات بیشتری را وارد میکنم، اما نکته اصلی من در اینجا دوری از کمپینهای هوشمند یا هر چیزی است که اساساً هدفگیری را کاملاً خودکار میکند. خیلی بهتر است که یاد بگیرید چگونه خودتان یک کمپین دستی ایجاد کنید یا یک حرفه ای را استخدام کنید تا اینکه به هدف گذاری بیش از حد گسترده اعتماد کنید.
بازاریابی موفق اغلب به جزئیات مربوط می شود، و شما ترجیح می دهید کنترل آنها را داشته باشید تا اینکه آنها را در اختیار یک سیستم خودکار قرار دهید که همزمان پول شما را می گیرد.
نمایشگر هوشمند: من در اینجا به طور خاص از تبلیغات نمایشگر هوشمند فراخوانی میکنم، زیرا برخلاف جستجو، هیچ شباهت تضمینی قصد وجود ندارد. گوگل ادعا میکند: «بهطور متوسط، تبلیغکنندگانی که از کمپینهای نمایش هوشمند استفاده میکنند، در مقایسه با سایر کمپینهای نمایشی خود، ۲۰ درصد تبدیلهای بیشتری را با همان هزینه به ازای هر اقدام (CPA) مشاهده کردند.
این یک بیانیه فریبنده و گمراهکننده است زیرا هر کسی که کمپینهای بازاریابی دیجیتال موفقی را اجرا کرده است میداند که CPA برای جذب سرنخهای ناخواسته و بیصلاحیت، کاری که شبکه نمایش سالها به طور مداوم انجام میدهد، معنایی ندارد. هدف گذاری GDN خود را به دقت زیر نظر داشته باشید.
حداکثر عملکرد: نظرات متفاوتی در مورد PMax وجود دارد. در حالی که برخی آن را به دلیل اثربخشی آن تحسین می کنند، هم من و هم دیگرانی که می شناسم آنها را کمتر از ایده آل می دانیم. این نوع کمپین اساساً ویژگی های تبلیغات ریسپانسیو و کمپین های هوشمند را در یک مکان ترکیب می کند. شما اهداف بازاریابی، بودجه، داراییها و اطلاعات مخاطبین خود را ارائه میکنید و Google در همه داراییهای خود تبلیغات ایجاد میکند.
طبق تجربه من، Performance Max برای موثر بودن به ردیابی آفلاین قوی، حجم بالا و بودجه نسبتاً زیاد نیاز دارد. این الزامات اکثر تبلیغکنندگان مبتدی تا متوسط را حذف میکند. میتوانید اقدامات نظارتی و راهحلهای بیشتر PMax را در اینجا بیابید.
ردیف پایین
به نظر من اتوماسیون با راهنمایی انسان بهترین ترکیب برای گوگل ادز یا هر پلتفرم دیگری در حال حاضر است. ما در جایی نیستیم که «تنظیمش کن و فراموشش کن» کاملاً امکانپذیر باشد، حداقل نه با کارایی که میتوان از طریق مداخله انسانی به دست آورد. همچنین، به یاد داشته باشید که با پلتفرمهای پولی، واقعاً برای حضور در آنجا «پرداخت میکنید». بنابراین ماشینی که اتوماسیون را تشویق می کند، از شما هزینه نیز می گیرد.
به همین دلیل است که توصیه میکنم هنگام راهاندازی کمپینها از رویکرد سنتی استفاده کنید، اما سپس از ویژگیهایی مانند پیشنهاد قیمت خودکار و خلاقیت پاسخگو استفاده کنید. در پایان روز، این به شخصی که تبلیغات را اجرا می کند بستگی دارد که تصمیم بگیرد کدام ویژگی برای او مفید است و کدام یک مفید نیست – فقط با سطح سالمی از شک و تردید فرصت طلب باشید.